جنوبی ها دات کام/رویداد/کتاب چی چی کای جهان تیغ
۰۹۳۸۸۵۸۸۱۰۰

از مجموعه ۷ جلدی افسانه‌های سرزمین پر هنر هرمزگان

«چی چی کای» جهان تیغ

هرمزگان- «چی چی کای» جهان تیغ از مجموعه ۷ جلدی افسانه‌های سرزمین پر هنر هرمزگان، اثری شیرین و شورانگیز است.
به گزارش خبرنگار کتاب جنوبی‌ها (رسانه موسیقی هرمزگان) در بندرعباس، این اثر ارزشمند و نوستالژی به قلم قابل احترام «یوسف ملایی» از پژوهشگران برجسته فرهنگ عامه و «صغری میرشکاری» از هنرمندان این جغرافیای زرخیز به روایت بانوی مغستان- سکینه فیروززاده- برای نخستین بار چاپ و منتشر شد.
گنجینه‌ای بس گرانبها، به نام های: «محمدک دارچین»، «انار پرون»، «اسپ عاشک»، «استک پلکو»، «جهان تیغ»،«ملک محمد» و «هاشلو و شلمی» در مجموع بالغ بر ۱۳۰۰ صفحه در قطع رقعی با طراحی داخلی دلپذیر، طراحی جلد جالب برگرفته از المان‌های جنوب، با رنگ بندی الهام گرفته از روان شناسی افسانه‌ها در اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ چاپ و بازار کتاب استان را پرحرارت کرد.
هر مجموعه به صورت مجزا در دو بخش به زبان شیرین پارسی و به گویش دریا(مینوی) با اعراب گذاری و همچنین فرهنگ واژگان خلق شده است.

پیشکش اثر:

به محضر درخشان فرهنگیان، هنرمندان، اهالی رسانه و مفاخر کشور عزیزم

پژوهشگر پرتوان و نیک اندیش کتاب جذاب «جهان تیغ» در آغاز بدین سان آنرا تقدیم کرده است:  به پاس مهربانی و وجود سبز فرزندان فرهیخته زادگاهم- هرمزگان زرین و ایرانیان اندیشمند، این اثر به محضر درخشان فرهنگیان، هنرمندان، اهالی رسانه و مفاخر کشور عزیزم پیشکش می شود.

بُرشی از پیشگفتار به قلم یوسف ملایی:

قصه‌ها دست خالی جایی نمی‌روند

اندیشه ورزی با قصه آغاز می‌شود. لبخندها قصه‌اند. قصه می‌تواند پشت یک نگاه پنهان باشد. قصه نمی‌تواند هرگز غریبه باشد حتی اگر زبان آن را نفهمیم. قصه‌ها عابرند. شاید از یک روستا آمده باشند و شاید به روستایی می‌روند. از هر جایی که بیایند و به هر جایی که بروند، کوله باری بر پشت و بقچه‌ای در بغل دارند. قصه‌ها دست خالی جایی نمی‌روند. دست روی دست نمی‌گذارند. دیدارها را تازه می‌کنند. دانایی می‌آورند. باورمندی را بهبود می‌بخشند. با هم بودن را …

بخشی از قصه «جهان تیغ»:

«جهان تیغ» همه کسانی که در عروسی بودند را قتل عام کرد

… داماد را از حمام بیرون آورده بودند. لباس دامادی را به تنش کرده بودند. شادی می‌کردند و می‌خواندند: شاه داماد روی زین است، نیزه بازی می‌کند. به محضی که «جهان تیغ» رسید در چشم برهم زدنی، با شمشیر سر پسر پادشاه را زد. همه جیغ می‌کشیدند و می‌گریستند. خبر به پادشاه رسید که چه نشسته ای که پسرت را کُشتند. تا قاصد پیغام را برد، «جهان تیغ» همه کسانی که در عروسی بودند را قتل عام کرد. زنش را هم بر اسب بادش نهاد و پرواز کرد و رفت. «جهان تیغ» گفت: ایندفعه عجل این پیرزن هفت خط را می‌دهم. برادرهایش هم پیش از رفتن، همه جا را تمیز کرده بودند و اجساد سربازان لشکر پادشاه را در چاه ریخته بودند. آن‌ها به خانه‌شان رسیدند و چند روزی گذشت که  «جهان تیغ» گفت: امروز به شکار می‌روم.
پسین که از شکار بر می‌گشت، دید که همان پیرزن با شکل   شمایل متفاوت‌تری در راهش نشسته است. می‌گفت: ای وای کورم، ای وای علیل و بیچاره ام‌. کسی با مادرش چنین می‌کند.
این چه پسری است که مرا آورده و اینجا انداخته است. «جهان تیغ» او را شناخت اما نزدیک که شد، سلام کرد و او را بلند کرد، روی اسبش گذاشت و برد. تا به درب باغ رسید. زنش گفت: …

بخشی از چی چکای «جهان تیغ»:

… جونخو شوشتی لباسون جونخو پوشیدی یه عطر هماطوریکی زه واگتی شمشیرخو ورو .آیون هم اخوندنن…شاه دوماد روی زینن نیزه بازی می‌کند هماکه رسی شپ کارن سرچوک پادشاهی پروند وو، وولک کو نجونشو؛ به پادشاه شو گفت:چه نِشتی که به چوکت شو کُشت یه هم به همه یوون که سرهیشرن کشتی یکتا نیواشت اسپی خواسپ باده نهادی به زنخورو اسپ و پرک کارن رو، واهوا. اگی: به یه پیرزن اندفیی(ایندفعه)حجلی ادم.برارونی قبل که برن همه جاتمیز شو کرده همه جسدون شورهته تو چاه وپاک شوکرده همه جا. خوچندروزی نشترن که اگی: مه دگه ارم امروبه شکار اگی: باشه په روبه شکار. پسینن اهندنن که  هما پیرزن دگی کردن بخو به یه مدل دگه ایی نشتن توراهی. ای وای کوروم ای ووووی شلوم آدم به مومخو ایطو اکنت یه چه چوکین که مم هستن به واردیشن ای جا توشی دادن. یه خوفهمیدی رسی سلامی که بلندی که به یه نهادی رواسپخو ورو تا رسی دم در. دادهت اگی: …

بخشی از فرهنگ واژگان:

کِرشو: کردند
رستاشو: فرستادند
کروووو کروووو: صدا زدن اسب و الاغ
اشنوتی: شنید

 

اخوتا: می‌خورد
اواتی: می‌خواهد
بخوتوم: مرا بخورد
بخونه: به خانه بخت رفتن. ازدواج کردن
بکنینگ: بکنیم
بن: بند. طناب
ادینگ: می‌دهیم
همیه: همین
منطکه: منطقه
گتن: گرفته است
اباری: دستش
لوطی: اینجا، کسی که دهل می‌زند
اکوبیدنن: می‌کوبند
برشونن: برده‌اند
جون: تن
داشتیشن: نگاه داشته
خلک: خلایق. مردم.
کتاب «جهان تیغ »، شامل ۶ قصه متفاوت به نام «بیاز»، «باران»، «جهان تیغ»، «شاهزاده تَمامَن»، «مرد فقیر» و «کوه طلا» در ۲۱۸ صفحه و ۳ بخش فارسی، بومی و فرهنگ واژگان است.

در صورت تمایل به خرید این مجموعه به شماره ۰۹۳۸۸۵۸۸۱۰۰ به نام یوسف ملایی پیام دهید.